اولین برف
اولین برف زمستانی در دلفت در حال بارشه و زمین رو به ضخامت چند میلیمتر سفید کرده. دلم میخواست الان یه کرسی داشتیم. زیر کرسی گرم مینشستیم و برگه و گردوی خشک کرده از تولید به مصرف آقا و مامان از قاهان رو میخوردیم و گوله گوله های برف رو که با سرعت به زمین می افتند تماشا میکردیم.
الهه
ٍِسلام کرسی را هستم. خیلی باحاله تو این هوای سرد.
اونجا مگه کجاست که برف اومده؟؟؟ اینجا که خود خود پائیزه. و من امروز متولد شدم. نمیدونید دیدن زمین تر و برگ های سرخ و زرد و نارنجی و سبز درختها و آسمان صاف آبی اونم تو اولین روز 24 سالگی چه کیفی داره. اینجا تهرانه.[گل]
کاش یه کرسی برای دوچرخه اختراع می شد. لواشک را هم به لیست خوراکی ها اضافه کنید.
اه! آره. یادم باشه از لواشکهای ساخت مامان تو جلسه جمعه مون بیارم. البته بدون کرسی